چقدر چشمانت را دوست دارم یار
هنگامی که به سمت غروب چرخیده اند
و نگاه خیره ات که انگار نوری است آسمانی
گویا می روبد همه جا را
نگاهی از میان پلک های نیمه بسته ˛ برپا می کند شعله های غمناک و آرام اشتیاق را